✨﷽✨

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صاحبخونه ممنونتم» ثبت شده است

بخش ششم: آن حاجی آمد...

بعد از چد روز حاجی روستای کناری آمد. بنا بود طرف صبح به زیارت این حاجی برویم ولی کاری پیش آمد و عصر رفتیم. دَرِ منزل حاجی باز بود و بنر و پلاکارد هم بر در و دیوار زده بودند. یا الله یا الله گویان به همراه صاحب‌خانمون وارد منزل حاجی شدیم. کسی به استقبالمون نیامد. در اتاق حاجی در زدیم و وارد شدیم. حاجی سر تراشیده و با عرق‌چین بر یک متکای خاص کرمونی تکیه زده بود. بزم خاصی بر پا بود. وسایل متنوعی هم بر سر آن سفره بود. حاجی در حالت ناآرام خاصی بود. سلام کردیم و نشستیم. زبان حاجی بند آمده بود و مات و مبهوت به ما نگاه می‌کرد. اطرافیان دست به کار شدند و یکی یکی لوازم پذیرایی بر سر این بزم را در زیر پتو یا داخل آستین و ... پنهان می‌کردند! درست حدس زدید. ما بد موقعی رسیده بودیم. حاجی در شرف پرواز بود و ما یک پرنده را از پرواز انداخته بودیم و بد جور حالش و حالمون گرفته شد. چند دقیقه‌ای نشستیم ولی فضای حاکم بر جلسه خیلی سنگین بود. به صاحبخونه گفتم: بریم. پا شدیم و خداحافظی کردیم. نزدیک در خانه که رسیدیم مادر حاجی دوان دوان آمد و عذرخواهی کرد و ازمون خواست که برگردیم. برگشتیم و وضعیّت اتاق از این رو به آن رو شده بود و حال حاجی هم روبراه شده بود و اتاق پاکسازی! نشستیم و حاجی از خاطراتش گفت و از سعی صفا و مروه و سنگ به شیطان و ... از ما پذیرایی کردند و بعد از نیم ساعتی پا شدیم و منزل حاجی را به طرف محل استقرارمون ترک کردیم. در مسیر به صاحبخونه گفتم: حاجی! ایشون اون حاجی معرکۀ شما بود؟؟؟؟ گفت: حاج آقا ایشون آدم جوانمردی است و خوش‌مرام و ... گفتم: عجب! صاحبخونه گفت: راستی حاجی! ای کاش می‌گذاشتی حداقل ما «حَبّ» خود را می‌کشیدیم!!! آخه صابخونۀ ما هم طبق سسبک زندگی‌های مرسوم قدیمی بعد از کارهای سخت کشاورزی و دامداری مقدار معین و با کیفیت #مادۀ_افیونی می‌کشیدند و خستگی در می‌کردند و برای بدنشان هم خیلی مفید بوده است. ظاهرا پزشکان هم برای افراد بالای 50 سال توصیه‌های افیونی با دوز مشخص می‌کنند که برای تنظیم بدنشان خوبه! ما که فقط دست مردم دیدیم. 🤐😷👿البته باید خالص باشه. 😅یادمه خیلی سال پیش در کرمان یک #قاچاقچی را گرفته بودند و دو کیلو و نیم تریاک داشت و محاکمه شد و براش حکم بریدند. به حکم اعتراض کرده بود و گفته بود: خودم درستشون کردم و می‌دانم موادش چیه! اینا 250 گرم تریاک بیشتر نیست و بقیه‌اش افزدنی‌های مجاز و غیر مجاز طبیعی (قره‌قروت)، حیوانی (از خانواده عنبر نسارا) و انسانی؟ است! 

https://eitaa.com/ayyamollah/62

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم صفری

وداع جانسوز

 

این صوت مربوط به تبلیغ ماه رمضان در #مسجد_قباست. این مسجد جوّ خیلی متفاوت و پر شوری داشت و جلساتی که در آن ماه مبارک رمضان فراموش‌ناشدنی در مسجد داشتم از رونق بالایی برخوردار بود. نزدیک پایان ماه می‌شدیم. بحث #وداع_با_ماه_مبارک مطرح شد. به شدت استقبال کردند و گفتند ما هر ساله این برنامه را قبل از غروب روز آخر داریم. معمولا در جلسه وداع با ماه مبارک همان دعای کوتاه موجود در مفاتیح خوانده می‌شود و با ذکر توسل و اشعاری مختصر. نکته عجیب در مسجد این بود که مثل قرآن که تعداد خیلی زیادی به صورت منظم در قفسه‌چیده شده بود، کتاب شریف و مظلوم #صحیفۀ_سجادیه هم با یک چاپ زیبا و با ترجمه به تعداد زیاد در چندین قفسه چیده شده بود. گفتند: حاج آقا! دعای 45 صحیفه سجادیه، وداع امام زین‌العابدین علیه‌السلام با ماه مبارک را بخوانیم! از این آمادگی و مطالبه همگانی خیلی تعجب کردم و در عین حال خیلی خوشحال شدم. با اینکه عبارات این دعا چون انس همیشگی با آنها نداریم خیلی روان نیست ولی برام جالب بود که به زیبایی همراهی می‌کردند و خلاصه حال خوشی داشتند. 
📌 این توضیحات را دادم تا اگر صوت یکساعت و چنددقیقه‌ای این دعا را شنیدید تعجب نکنید و نگویید: چقدر طول داده‌ام! معمولا در جلسات وداع، تمام دعا خوانده نمی‌شود ولی ما از باء بسم الله تا تای تمّت آن را با طول و تفصیلش خواندیم. ❤️🌹

https://eitaa.com/ayyamollah/58

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم صفری